بوی ریحان

هرچه گفتیم جز حکایت دوست،در همه عمر از آن پشیمانیم...

بوی ریحان

هرچه گفتیم جز حکایت دوست،در همه عمر از آن پشیمانیم...

برآی ای آفتاب صبح امید...

شنبه, ۹ آبان ۱۳۹۴، ۰۲:۳۵ ب.ظ

اگه پولشو داشتم یه ثانیه هم واسه رفتن از این جا،از این جایی که تفکرات و تعصبات بوی تعفن میده دریغ نمی کردم.اگه پولشو داشتم می رفتم اون سر دنیا،اون سر دنیایی که بعد یه بحث طولانی و به نتیجه ای نرسیدن،از بغض این همه سطح فکر پایین،روی آخرین صندلی اتوبوس واحد از گریه منفجر نشم.



بعدا" اضافه شد:وقتی چند دقیقه بعد از گذاشتن این پست پیج مونابرزویی عزیز و باز کردم و این دو بیت و خوندم،اونقدر که وصف حال بود تعجب کردم:

من و تنها نذار با مردمی که

گنهکارن و راحت قاضی میشن

میون مردمی که انگار از من

فقط اگه بمیرم راضی میشن!...

  • ۹۴/۰۸/۰۹
  • الهام باقری

نظرات (۱)

  • فروردین دخت
  • بر آ ای آفتاب صبح امید
    که در دست شب هجران اسیرم....
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی